محمد امین عبدل نیا منتقد و کارگردان سینما در یادداشتی نوشت:
جشنواره فیلم فجر همواره بهعنوان ویترین سینمای ایران، علاوه بر نقشآفرینی در ترویج ارزشهای ایران عزیزمان ، از منظر هنری نیز اهمیت ویژهای دارد. انتخابهای امسال نشان میدهد که جشنواره تلاش کرده است ترکیبی از فیلمهای باکیفیت در حوزههای محتوایی و هنری را در بخش سودای سیمرغ بگنجاند. اما آیا این انتخابها توانستهاند از لحاظ فنی و سینمایی نیز سطح بالایی را حفظ کنند؟ در ادامه، این موضوع را بررسی میکنیم.
۱. تنوع ژانری؛ موفقیت نسبی اما نیازمند گسترش بیشتر
یکی از نقدهای اساسی و همیشگی به ساختار جشنوارههای گذشته کمبود تنوع ژانری سینما ایران بوده است
در جشنواره امسال، آثاری در ژانرهای مختلف از جمله دفاع مقدس
تاریخی، اجتماعی و حتی انیمیشن حضور دارند، که این همیشگی
چهل و چند ساله است،نبود زیر ساخت برای ساخت فیلم در ژانر های متنوع
ما را محروم از ژانرهایی مانند علمی-تخیلی، وحشت و فانتزی میکند. در دنیای
امروزسینمای جهان از طریق نوآوری در این ژانرها مخاطبان بسیاری را جذب
کرده است و ما در سینما عام به کمدی های مفلوک و مبتذل
که در همین جشنواره فیلمی همچون آنتیک را یدک میکشد،میپردازیم.
۲. کیفیت فنی و میزان توجه به استانداردهای سینمایی
با نگاهی به فیلمهای منتخب امسال، مشخص میشود که از لحاظ تکنیکهای سینمایی، برخی آثار سطح قابل قبولی دارند. کارگردانانی مانند ابراهیم حاتمیکیا و رسول صدرعاملی که تجربه بالایی در فیلمسازی دارند، معمولاً از استانداردهای فنی بالایی در آثار خود بهره میبرند. استفاده از فیلمبرداری حرفهای، جلوههای ویژه مناسب، و تدوین قوی در این آثار به چشم میخورد و اگر بخصوص میخواهید ارتقا این سطح کیفی را متوجه شوید به اخرین ساخته جناب حاتمی کیا که به تهیه کنندگی جناب سید محمود رضوی می باشد توجه کنید که از لحاظ ویژوآل پروداکشن و ویرچوآل پروداکشن به درجه کیفی خوبی در سینمای ایران رسیده ایم ، اما در کنار این نقاط قوت، برخی فیلمها هنوز در بخشهایی مانند طراحی صحنه، استفاده از موسیقی متن و پردازش داستانی دچار ضعفهایی هستند. سینمای ایران نیاز دارد که در کنار پرداختن به مضامین ارزشمند، به استفاده از زبان سینمایی مدرن و تکنیکهای جدید توجه بیشتری داشته باشد.
۳. روایتپردازی و فیلمنامه؛ سنتی یا نوآورانه؟
نکتهای که در برخی از فیلمهای جشنواره امسال به چشم میخورد، رویکرد روایی نسبتاً سنتی و قابل پیشبینی است. البته این مسئله ذاتاً منفی نیست، اما اگر روایتپردازی به شیوهای باشد که برای مخاطب جذابیت کافی ایجاد نکند، ممکن است فیلمها تأثیرگذاری خود را از دست بدهند. در این میان، برخی آثار که از رویکردهای خلاقانهتر در روایت داستان بهره بردهاند، توانستهاند سطح هنری جشنواره را ارتقا دهند.
که فیلم شمال از جنوب شرق به کارگردانی جناب حمیدزرگرنژاد به تهیه کنندگی جناب مددکار شما را در روایت قصه به غافلگیری های بسیار جذاب میرساند .
سینمای ارزشی باید در کنار پایبندی به ارزشها، شیوههای نوآورانه در روایتگری را نیز تقویت کند.
که مثال در این بخش میتوان به فیلم بازی خونی به کارگردانی جناب حسین میرزامحمدی و به تهیه کنندگی جناب سعید پروینی اشاره کرد ، روایتهای خطی و کلیشهای ممکن است جذابیت کمتری برای مخاطب امروزی داشته باشند و فیلم به گفتن شعار آن هم با صدای محکوم باشد ، در حالی که استفاده از سبکهای جدید مانند روایت غیرخطی، استفاده از نمادگرایی و بهرهگیری از زبان تصویری مدرن میتواند بر تأثیرگذاری این مضامین بیفزاید.
۴. بازیگری و شخصیتپردازی؛ نیاز به تعمیق بیشتر
انتخاب بازیگران در بسیاری از آثار جشنواره امسال نشاندهنده ترکیبی از بازیگران باسابقه و چهرههای جدید است. این موضوع میتواند به پویایی سینما کمک کند. با این حال، یکی از چالشهای برخی از فیلمهای جشنواره، ضعف در شخصیتپردازی است.
یک فیلم خوب، علاوه بر پیامهای محتوایی، باید شخصیتهایی را خلق کند که باورپذیر، چندبعدی و جذاب باشند. اگر شخصیتپردازی سطحی باشد، حتی اگر داستان از نظر مفهومی قوی باشد، نمیتواند ارتباط عمیقی با مخاطب برقرار کند. انتظار میرود که سینمای ایران از این بُعد هم همچون در دهه های گذشته کارکتر هایی را خلق کند که همدم مخاطبین سینما باشد و این از آن جذابیت های سینماست که در ذهن ها به جا بگذارد .در فیلم های امسال میتوان به فیلم رها به کارگردانی جناب حسام فرهمند و به تهیه کنندگی جناب سعید خانی که بازیگری به نام جناب شهاب حسینی را به همراه دارد که کاراکتر قصه را به دل مخاطب راه میدهد و فیلم چشم بادومی به کارگردانی جناب ابراهیم امینی و به تهیه کنندگی جناب سجاد نصراللهی که بازیگر جوانی به نام خانم ستایش دهقان که در اولین گام های خود در سینما قابل قبول عملکرده است .
۵.سینمای ایران و نیاز به زبان جهانی
یکی از مهمترین چالشهای سینمای ایران ، این است که چگونه میتواند در سطح بینالمللی نیز اثرگذار باشد. فیلمهای جشنواره فجر عمدتاً برای مخاطب داخلی ساخته میشوند و کمتر به ساختارهای جهانی سینما توجه دارند. در حالی که چه فیلمهای اجتماعی و حتی ارزشی میتوانند پیامهای ایران اسلامی را به مخاطبان جهانی نیز منتقل کنند، اما این کار نیازمند بهرهگیری از زبان سینمایی مدرن و رعایت استانداردهای بینالمللی است.
فیلمهایی مانند محمد رسولالله (ص) ساخته جناب مجید مجیدی یا بادیگارد از جناب ابراهیم حاتمیکیا در این بخش و از آنسو ساخته های جناب عباس کیارستمی ، جناب اصغر فرهادی نشان دادهاند که سینمای ایران پتانسیل جهانی شدن را دارد. اگر سینمای ایران بتواند در آینده روی تولید فیلمهایی با استانداردهای بینالمللی کار کند، میتواند روایتهای انقلاب اسلامی را نیز به دنیا معرفی کرده و در برابر جنگ رسانهای غرب، نقش مؤثرتری ایفا کند
ثبت دیدگاه